شهرعشق من

عشق اول

عشق اول تو کجایی که هنوز یادتو دارم

عشق من توبودی اما دل به دست غم ها دادم

نگفتم حرفامو ای وای قلبه من بدجور شکسته

توی این قلبه شکستم غصه او ماتم نشسته

تو رفتی زندگیه من لبریزه غصه و غم شد

نمی دونم که چجوری بساط عاشقی جمع شد

تو لباس عروس تنت بود دست اون تو دستت اما

من بودم گوشه ی مجلس اما خوب یکه او تنها

من دیدم اشک وتوچشمات *   دست اونرو توی دستات

من دیدم ناراضی بودی  *  خوب توام منو میخواستی

این زمونه بی وفاست * مارو باهم نمیخواست

نا امید بودمو بعدش رو رگم تیغ و کشیدم

توی لحظه های آخر عکستو داشتم میدیدم

چشام باز شد توکجایی؟من دیگه تورو ندیدم

روی تخت بیمارستان درد دوری می کشیدم

دیگه دیدار دوباره فکر کنم برام محاله

خوب بگید عشقم کجا رفت یا الان تویه چه حاله؟

                                                          شاعر : میلاد جان محمدی

+نوشته شده در سه شنبه 31 خرداد 1390برچسب:عشق,ساعت18:38توسط Pari | |